چرا 14 آبان روز مازندران نامیده شد

روز ١٤آبان اسطوره‌ای نبود، یک جریان خیالی و آرزو و آمال یک‌ملت درقالب درست نبود، واقعیت داشت. بیش از ‌هزار‌سال است که یکی از عوامل مهم وحدت مازندران است.

مردم مازندران پیش از حکومت علویان هم علوی بودند و امروز هم می‌توانیم به‌جای مردم مازندران بگوییم علویان مازندران، یعنی همه ما مازندرانی‌ها که عشق علی(ع) در سینه داریم.

حدود چهار، پنج‌سال پیش بود که تعدادی از اهالی‌قلم مازندران دعوت شدند تا یک روز از ‌سال را به‌عنوان روزملی مازندران پیشنهاد و تعیین کنند، از ساری من دعوت شدم، از آمل جناب استاد هومند و از بابل و امیرکلا جناب استاد مهدوی و از سوادکوه استاد خانم یوسفی و...

در اداره‌کل ارشاد اسلامی استان(ساری)جمع شدیم، غیر از من همه اعضای این نشست از صاحبان قلم توانا و از مفاخر مازندران هستند و می‌توانند از رأی خودشان دفاع کنند، من نه از مفاخر مازندران هستم و نه در اندازه این بزرگان، اما به سهم خودم که در پیشنهاد این روز نقش داشتم و اتفاقا بعد از نشست‌های فراوان و طولانی و گفت‌وگو بر سر مناسبت‌های مختلف، نهایتا همه به اتفاق به روز ١٤ آبان رأی دادیم.

اما من به کدام دلایل و چرا به روز ١٤آبان به‌عنوان روز ملی مازندران رأی دادم؟

١- ما در نشست‌هایمان، با توجه به این‌که فریدون در اساطیر ما یک قهرمان مازندرانی است و کاوه زیر پرچم او با ضحاک نبرد کرد به‌عنوان یک گزینه کار کردیم.

٢- روی آرش که یک قهرمان اساطیری دیگر و آن‌هم مازندرانی است و ١٣آبان روز آرش بود هم مفصل بحث کردیم، تیرماه سیزده شو را هم به نام آرش داشتیم و خوب هم داشتیم و داریم. ٣- حضور استاد هومند و تخصص ایشان در تقویم مازندرانی و روی نخستین روز ‌سال برابر تقویم تبری هم گفت‌وگو شد، استاد هومند با دست‌پر در این وادی وارد شدند.

٤- از روزها و مناسبت‌های مختلف هم خیلی گفتیم، استاد مهدوی تمام روزهای بزرگ تاریخی مازندران را به میدان آورد. با دستی‌پر مثل همیشه.

٥- روز ١٤ آبان ‌سال ٢٤٣ شمسی هم که سرآغاز و نخستین روز پیمان رسمی مردم مازندران با علویان بود مورد بحث و گفت‌وگو قرار گرفت و در پایان با جمع‌بندی و درنظر گرفتن همه شرایط و با همه‌جانبه‌نگری، همه با هم این روز را به دلایل زیر برگزیدیم. یعنی حداقل من به دلایل زیر به آن رأی دادم، دیگر اساتید با دلایل خودشان و با حساب و کتاب و منطق رأی دادند.

الف. روز ١٤آبان اسطوره‌ای نبود، یک جریان خیالی و آرزو و آمال یک ملت درقالب درست نبود، واقعیت داشت. بیش از‌ هزار‌سال است که یکی از عوامل مهم وحدت مازندران است.

ب. این روز جنبه عقلی و عقل‌گرایانه داشت، هم واقعی بود و هم این‌که یک ملت با حساب و کتاب در آن روز خودش تصمیم گرفت، به صحنه آمد، در این روز به‌دست علویان شیعه نشد، مازندران شیعه‌علی(ع) بود. او در این روز کار دیگری کرد. مازندران انتخاب کرد، روز واقعی نیاکان من بود که با غلبه‌بر احساس دست به یک انتخاب زدند.

ج. من می‌دانستم که اسطوره‌بازی یکی از گرفتاری‌های تاریخی ملت ایران بود، اسطوره خوب است، بد نیست، اما آنگاه که اسطوره‌باز می‌شویم خوب نیست، همش قصه بگوییم و قصه بشنویم و فرهنگ ما فقط شنیداری بشود درست نیست، ما نیاز داریم که آرام‌آرام به سمت و سوی فرهنگ نوشتاری برویم، با کتاب و واقعیات که حقایقی را هم در خود داشته باشند، آشنا شویم، ما حق نداریم مردم را بازی دهیم، بازیگوشی هم نباید بکنیم، نه ادای روشنفکری و نه عوام‌زدگی.

د. من آن روز به این امید به ١٤آبان به‌عنوان روز ملی مازندران رأی دادم که در آینده این روز در تقویم ملی به‌عنوان روز مردم، روز عقل‌گرایی، روز انتخابات، روز دموکراسی و... انتخاب شود و بنیانگذار این روز تاریخی روز فهم و شعور، مازندرانی باشد که بود.

هـ . من آن روز به‌عنوان ١٤آبان روز ملی مازندران رأی دادم که درقالب آن روز زبان مازندرانی که صدها لهجه دارد، زنده شود. به‌داد فرهنگ مازندران برسد، مازندران را تمام‌قد و با افتخار عرضه‌کنند، همه به میدان بیایند.

و. آرزوی من این است که در روز ملی مازندران و زیر پرچم ایران همه به میدان بیایند، من نه آن روز و نه امروز و نه هرگز، مازندران بدون ایران نمی‌خواهم و به آبروی ایران، از مازندران به‌عنوان پاره‌تن ایران دفاع کردم و دفاع می‌کنم، من مازرونی هستم.

ز. ١٤ آبان را روز ملی مازندران پسندیدم که بازار و دکان خیلی از بازیگران را تخته می‌کرد و اجازه نمی‌داد که باز هم با مردم بازی‌کنند و تفرقه و نفاق بیندازند، این روز به مردم مازندران که اتفاقا جلودار آن مردم رویان و چالوس بودند تعلق داشت، حضور واقعی و غیرنمایشی مردم را داشت، اصل حضور مردم در صحنه، آن‌هم با میل و رغبت مهم بود، در کجای تاریخ ایران چنین روزی داریم؟ روزی که مردم بدون بوق و کرنای رسانه‌ای، خودشان و با تدبیر خودشان حکومت دلخواه خودشان را برپا کردند. نکته مهم این بود که بعد از ٣٠‌سال از حکام علوی هم حمایت نکردند چون مطابق سلیقه آنها عمل نکردند و در عرض ٦٠سال علویان ساقط شدند. اما مردم علوی ماندند و متوجه شدند که علویان خودشان هستند. مردم ما به علی(ع) اقتدا کردند.

ح,١٤آبان روز ملی مازندران شد که ما مازندران را تمام‌قد با زبان خودش، لباس خودش، فرهنگ خودش و با تمام آداب و رسوم ویژه خودش به ایران معرفی کنیم و مثل یک سرمشق و تابلو و به‌عنوان یک الگو به دیگر اقوام ایرانی خاضعانه اعلام کنیم.

ط. روز ١٤ آبان را روز ملی مازندران پسندیدم که عقل‌گرایان و عاقلان را به خود می‌خواند و شعار را همراه با شعور می‌خواهد.

ی. و ١٤آبان را به‌عنوان روز ملی مازندران در حفظ تمامیت ارضی ایران و برای سربلندی ایران و به حرمت نام مقدس ایران پسندیدم و به آن رأی می‌دهم.

ک. هر لحظه‌ای این احساس و این ادراک به‌وجود بیاید که مازندران، مازندران من، گردی به دامن ایران می‌نشاند و دکانی برای بازیگران و فتنه‌جویان می‌شود، قطعا از این میدان بیرون خواهم رفت و بازار بازیگران را نه به کسادی که به اندازه توان خودم به تعطیلی خواهم کشاند، من یک ایرانی هستم، از این‌که مازندران پاره‌تن ایران است و من مازندرانی هستم، افتخار می‌کنم.