لَـلِه وا

لَـلِه وا (تلفظ شود: Lale Va) یا نی چوپان نام سازی بادی از جنس نی در فرهنگ موسیقی تبرستان است. در فارسی از آن با عنوان «نی چوپان» هم نامبرده‌اند. لَـله وا برگرفته از دو واژۀ «لَـله» و «وا» می‌باشد، که لَـله به معنی نی و وا به معنی باد است.

 

لَلِه¬وا سازی است بادی با دهانه انتهایی و بدون راهروی هوا، از جنس نی که به هفت¬بند¬لَلِه نیز معروف است چراکه دارای هفت قسمت می¬باشد و هر قسمت به یک بند معروف است. شکل و فرم و ساختمان لَلِه¬وا مانند نی¬سنتی است با این تفاوت که سر نی از داخل تراشیده و نازک می¬شود ولی سر لَلِه وا را از بیرون و بصورت مایل بطرف جای لب قوس می¬دهند طوری که روی لب بنشیند. تفاوت نواختن آنها در این است که لَلِه¬وا روی لب قرار می¬گیرد و شیوه نفس¬گیری آن بصورت نفس برگردان است که این شیوه در ممتد بودن صدای لَلِه¬وا نقش اساسی دارد ولی نواختن نی سنتی بدین طریق است که لبه نی بین دو دندان جلویی قرار می¬گیرد و شیوه نفس گیری آن مقطع است.(1) این دو ساز اگر از نظر طول و قطر مساوی باشند حدود نیم دستان اختلاف کوک دارند. وسعت صدادهی نی و لَلِه¬وا بالاتر از دو اکتاو است. به همین خاطر اگر در ارکستر بخواهند از نی و لَلِه¬وا با هم استفاده کنند، طول لَلِه¬وا را مقداری کوتاهتر انتخاب می نمایند تا با نی هم کوک شود.(2)
هنگام نواختن لَلِه¬وا، هوا در داخل شش وارد شده و با نظم خاصی به داخل ساز هدایت می شود. وقتی نوازنده احساس کرد که هوای داخل شش در حال تمام شدن است از راه بینی و با مهارت خاصی هوا را به داخل شش برده و به مانند مرحله اول با تنظیم فشار، هوا را به داخل ساز هدایت می¬کند که این شیوه موجب می¬شود تا صدای ساز قطع نشود و بصورت پیوسته ادامه داشته باشد. قطعاتی که با این ساز می¬توان اجرا نمود به دسته های چوپانی، مجلسی و آوازی یا آئینی تقسیم می¬شوند. همه سازهای کوبه¬ای مازندران از تشت لگن گرفته تا دسرکتن می¬توانند مکمل لَلِه¬وا باشند.(1)
سهولت در اجرای غلطت¬ها، گزش¬ها و تحریرهای پیچیده بعلاوه پیوستگی دم ناشی از تکنیک نفس برگردان، موجب نوعی سیالیت و عدم دقت در جمله¬بندی¬ها می شود که خاص قطعات نواخته شده توسط این ساز است.(3)
1) نگاهی جامعه شناختی به موسیقی مازندران، محمد صادق اسحاقی گرجی، نشر مهربان نیکا، 1393، ص 101-103
2) موسیقی مازندران، کیوان پهلوان، انتشارات آرون،1388، ص 495-502
3) موسیقی و زندگی موسیقایی مازندران، ساسان فاطمی، موسسه فرهنگی هنری ماهور، 1381، ص 23