16 آبان ماه سالروز آغاز فعالیت شرکت فرهنگی هنری مهرآواست و امسال ما سیزدهمین سال تولد مهرآوا را جشن می گیریم.
در تمام این سال ها که مسیر بلندمان مشمول فراز و نشیب های اجتناب ناپذیری بود، اهداف اصلی و اساسی شرکت به قوت خود و در صدر امور، جایگاه خود را حفظ کرده و امروز اگر به تمامی آن اهداف دست نیافته باشیم، بدان نزدیکیِ قابل توجهی پیدا کرده ایم.
همه به این مهم آگاهیم که فرهنگ و هنر اصیل و دیرپایی در رگ و پیِ مازندرانِ سبز و تبارمند جاری ست، اما در این میان یک خلا سی ساله ی ژرف، فضا را برای حفظ این اصالت، دشوار و ناهموار کرده است.
ما با یک خلا سی ساله روبه روایم و به آن آگاهی داریم. جوانان مازندران با فرهنگ دیرپای این دیار بیگانه اند و تمایلی به حفظ و اشاعه ی آن در خود احساس نمی کنند. تعصب ملی و قومی، همان چیزی که در نمونه ی افراطی خود موجب رکود و ایستایی ناخوشایندی می گردد، در نمونه ی معقولش امری ضروری و بسیار بایسته است؛ غم انگیز است که در این سال ها شاهد به افول نشستن آن هستیم و تلاشی درخور برای رویارویی با چنین معضلی صورت نمی گیرد.
در همه این سیزده سال تلاش مجموعه ی مهرآوا در راستای حفظ فرهنگ و هنرِ ارزنده ی مازندران و ایجاد پویایی در میان جوانان این جلگه ی سبز بوده و هست.
هنرمندان مازندران در خوش بینانه ترین دیدگاه از حمایت معنوی و مالی بسیار اندکی برخوردارند و یکی از اهدافی که به ویژه در سال های اخیر فعالیتمان برای آن کوشیده ایم ارج نهادن به هنرمندانِ بزرگ مازندرانی است. این تلاش، با انتشار آثارِ ارزنده شان، برگزاری کنسرت های بومی، تجلیل از آنان در جشنواره ی لیلم و یاد کردنِ گاه و بی گاه به بهانه ای، تولد، عید نوروز و ... انجام گرفته است.
ما آگاهیم که آن چه باید انجام بگیرد بسیار وسیع تر ازین گستره ای ست که تا امروز بدان دست یافته ایم، ما می دانیم که گنجانه ی جوان این خطه کوشش و اهتمام بزرگ تر و اساسی¬تری را برای بالفعل شدن تمنا می کند. ما آگاهانه، با چشمانی باز و قلبی عاشق این راه دشوار را برگزیده ایم و بی پشتوانه برای تحقق آن می کوشیم.