ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
تایید رمز عبور *
بخاطر بسپار

ایجاد حساب کاربری

فیلدهای مشخص شده با ستاره (*) الزامی است.
نام *
نام کاربری *
تایید رمز عبور *
تایید رمز عبور *
ایمیل *
تایید ایمیل *
کد امنیتی *
تازه سازی کد امنیتی
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8

گالری تصاویر

آخرین محصولات منتشر شده

نقدی بر فضای حاکم بر موسیقی ایران

ساختار حاکم بر فضای موسیقی ایران متاسفانه یک ساختار دیکتاتوری است . شاگرد و استاد، مرید و مراد … و در این هیناهین دعواهای حیدری و نعمتی به وجود می آید.

این جامعه خرد که شمایی کوچک از فضای حاکم برکل جامعه ایران است ، یک جامعه استبداد زده می باشد… استاد در مقام کل دانا قرار دارد و حکم و سخن او به منزله حکم و سخن خدا است. همچون کل جامعه ما ؛ حاکم و استاد به ذات دیکتاتور نیستند، بلکه فضای استبدادی حاکم بر جامعه و قدرت پرستی و نیازمندی ما به پدر، استاد و حاکم را در جایگاه خدا و دیکتاتور قرار می دهند و بعد از آن است که بر استاد و حاکم نیز این امر مشتبه می شود و حکم خداوندگاری خود را تایید می کند. این موضوع در اکثر قریب به یقین خرده جوامع موجود در ایران حاکم است؛ در شعر و ادبیات و در دانشگاهها در فلسفه و جامعه شناسی و روانشناسی و مهندسی و پزشکی و ورزش و هنر و در خانه و خانواده و در دین و مذهب و سیاست و در موسیقی و…. این فضا ها و خرده جامعه ها در گفتگو و برخورد با هم سبب بازتولید و امتداد حیات دیکتاتوری و استبداد در یکدیگر و در نهایت در کل جامعه می شوند.

متاسفانه این روحیه دیکتاتور پروری از دانشگاهها و مراکز روشنفکری و هنری شروع می شود…. دانشجویانی عاشق سواد و کاریزمای یک استاد می شوند و الگوی رفتاری و فکری خود را در تمام جوانب زندگی خودش ، ایشان قرار می دهند حال آنکه شاید آن استاد تنها در جنبه علمی و تخصص خودش موفق بوده است و در سایر جوانب زندگی اش با مشکلات عدیده ای مواجهه باشد.در مراکز روشنفکری نیز وضعیت به همین منوال است. شخصی بر کرسی خداوند می نشیند و مابقی مریدانش می شوند و خدایی نکرده کسی با حکم ایشان مخالفت کند باید مجازات شود. در دنیای ادبیات و شعر وشاعری وضعیت به همین شکل بغرنج است و در موسیقی وضعیت از تمام نهادهای دیگر اسفناک تر است و دعواهای حیدری نعمتی و تکفیر یکدیگر در موسیقی به اوج خود می رسد.

استاد از گوشه بیات ترک و رهاب و نهفت و نهیب نظر دارد تا امور سیاسی و اجتماعی و شعر و نقاشی و ورزش و ….در چنین جامعه ای است که شاعری می آید در باره موسیقی صحبت می کند “در مقام دیکتاتور بزرگ شعر” و موسیقی دانی در مقام دیکتاتور بزرگ موسیقی درباره شعر او سخن می راند ، در چنین جوامعی است که روحانیون در باره خصوصی ترین وجوه زندگی اشخاص نیز حکم صادر می کنند.

دیکتاتور هیچگاه از بالا به وجود نمی آید یعنی بر هیچ جمع و مردم و ملتی دیکتاتور از آسمان فرود نمی آید بلکه همان جمع و ملت و مردم دیکتاتور ؛ حاکم ، استاد ، روحانی ،شاه و… را از فرش به عرش می برند.. بنابراین برای اصلاح جامعه ، باید از خرده نهادها و خرده جامعه ها و خرده سازمانها شروع کرد.

توجه نمایید سه حوزه کلان نیز در به وجود آمدن این فضای استبدادی و دیکتاتور پروری دخیل بوده اند حوزه خانواده و جایگاه پدر در مقام خدا ، حوزه دین و عرفان و وجود فضای مرید و مرادی و چوپان – رمگی ،حوزه قدرت و وجود حاکم و شاه و ولی امر به مثابه دانای کل و کسی که خیر مطلق را برای همه تشخیص می دهد . در واقع این حوزه های کلان و حوزه های خرد به صورت دیالکتیکی سبب بازتولید و تقویت دیکتاتوری و فضای استبدادی شده اند.

به قرائتی تمام حوزه های موجود در جامعه ما به سمت پادگانی شدن سوق پیدا کرده اند و احکام و رفتار و افکار و منش افراد در حوزه های مختلف همچون “مُثل” خود در پادگانها و فضاهای نظامی شده است.

در این زمان است که شخص حاکم در هریک از این جامعه ها درباره همه چیز نظر و حکم می دهد.

لحن تحکم آمیز و لحن تمسخر آمیز هر دو لحن دیکتاتور است تنها فرق آن در این است که هنگام دیکتاتور در قدرت باشد لحن تحکم آمیز دارد و زمانی که در ضعف باشد لحن و کلام تمسخر آمیز دارد.

همه ی ما در درونمان توامان هم میل به دیکتاتور شدن داریم و هم میل به دیکتاتور پروری ، برای مبارزه با چنین فضاهایی باید از خودمان و از حوزه ای که در آن مشغول فعالیت هستیم شروع کنیم. مشکل را هیچ گاه در دیگری جستجو نکنیم و دیگری را خطاب قرار ندهیم بلکه مشکل را از درون خدمان بیابیم و خودمان را خطاب قرار بدهیم و بعد حوزه ای که درآن مشغول فعالیت هستیم خطاب قرار دهیم.

در اینجا چون بحث بر سر موسیقی است باید این مهم را از جامعه موسیقی خودمان شروع کنیم…

من و تو تنها نوازنده یک ساز هستیم و یا خواننده هستیم یا آهنگساز همین .. او تنها یک شاعر خوب است و تنها یک رمان نویس و یا نقاش و یا مجسمه ساز عالیست … همین و فقط در تخصص خودش بیشتر می داند و در هیچ بحث و فکر و اندیشه ای و…هیچ برتری بر تو و من ندارد و ما هم هیچ برتری بر او نداریم. جامعه موسیقی را باید به جامعه برابر تری سوق دهیم. او تنها استاد تار توست و یا در نوازندگی تار بسیار قهار است اما تنها در همین زمینه قهار است و هیچ سرشته ای از سیاست و ورزش و آشپزی ندارد و قس الی هذا….

بنابرایین بیایید در استفاده از لفظ استاد محتاطتر عمل کنیم بیایید در به عرش بردن افراد تامل کنیم بیایید اگر کسی به استاد یا نوازنده و آهنگساز مورد علاقه ما ،نقدی وارد کرد با آغوش باز نقدش را پذیرا باشیم. بگذاریم فضای بحث و نقد و نقد و نقد این جامعه استبدادی را التیام باشد و و کمی بت ها و دیکتاتورهایی را که خودمان سبب ساخته شدن آنها شدیم در تمام حوزه و به خصوص در حوزه موسیقی شکسته شود و از قید مناسبات مریض حاکم بر آن خلاصی یابیم و بستر را برای پیشرفت و خلاقیت و نوآوری و برابری و… مهیا کنیم.نگوییم خانه از پای بست ویران است که این خانه را ما ویران کرده ایم و منتظر عمل و حرکت دیگران ننشینیم و به قدر وسع و توان خودمان و در همان فضا و بستری که توانایی داریم هرچند اندک و کوچک و خرد گام هایمان را برداریم و نگویم که با این قدم های کوچک، چیزی درست نمی شود اتفاقا همین قدم های کوچک می تواند باعث حرکتهای بزرگ شود و جامعه ای سالم تر و آزاد تری را سبب شود.

به امید چنین روزی

 

 

 

منبع:موسیقی ایران


اخبار بیشتر

بابک خوشرو

22 شهریور 1396 1499 موسیقی

تش سو

06 ارديبهشت 1396 1668 فولک

آهومنا

06 فروردين 1396 1157 دکلمه

مهربونی

21 اسفند 1395 1256 فولک

شعبان نیکخو

06 خرداد 1396 1154 موسیقی

پس ته کویی

18 اسفند 1395 1263 دکلمه

ارمون

23 اسفند 1395 1307 فولک

حسین زمانی

01 خرداد 1396 1870 موسیقی

حسین طیبی

30 بهمن 1395 1111 موسیقی

هیرا

04 ارديبهشت 1396 1513 فولک

جمشید قلی نژا…

05 شهریور 1396 1301 موسیقی

شرقی ترین آوا…

06 ارديبهشت 1396 1319 مذهبی