کتاب جستاری در موسیقی مازندران به یادداشت بهمن یار شریفی، محمدابراهیم عالمی، ارسلان طیبی، مختار عظیمی
این کتاب حاوی مقاله های گوناگون در پیرامون موسیقی مازندران است.
1-نگاهی به آواز کتولی
2-لله وا
3-دوتار
4- آسیب شناسی موسیقی مازندران
5- سازهای متداول در مازندران
6- پیوند و ارتباط موسیقی ردیف دستگاهی با موسیقی مازندران
7- اصطلاحات و ترکیبات در موسیقی مازندران
8- بررسی ساختار و درون مایه ی ترانه های محلی مازندران
پیشگفتار
ایران، سرزمین رنگ های گوناگون قومی است. این تنوع در موسیقی نیز خود را نشان داده است که مازندران یکی از رنگ های این رنگین کمان موسیقی اقوام ایرانی است. به این سرزمین، اقوام مختلفی، به خاطر طبیعت رنگا رنگ و خاک حاصل خیزش، مهاجرت کردند.
کردها ، بلوچ،ترک ها و.....در دوره های گوناگون، از دیگر نقاط ایران یا به اجبار یا به اختیار به مازندران آمدند. به هر روی، همه ی مهاجران، فعلا خود را مازندرانی می دانند. اگر چه چهار قلعه ی عبدالملکی (منطقه بهشهر: روستاهای حسین آباد، زینوند، امیر آباد و زاغمرز) هم چنان زبان خود را حفظ کرده اند و آذری ها نیز با زبان خودشان تکلم می کنند.
طبیعی است که موسیقی این اقوام بر موسیقی مازندران تاثیر گذاشته، اما، آن چنان نبوده که موسیقی بومی منطقه را مسخ کند وتحت تاثیر خود، شاخصه های آن را تغییر دهد.
نباید از یاد ببریم که اقوام مهاجر، چنان با اهالی بومی، در هم آمیختند که تفکیک و باز شناسی آن، گاهی غیر ممکن است. البته، از هر قوم، طایفه، زبان، گویش و آوایی که بر آمده باشیم، از یک ریشه ایم.
برکسی پوشیده نیست که موسیقی کهن مازندران، ریشه در زندگی گالشان، چوپانان، کشاورزان و چاروا داران دارد. چوپانی که در دامنه یا دشت، با گوسفندان خود، همدم می شود و با اصواتی، گوسفندان را به چرا وا می دارد و یا به سوی آغل می خواند، گالشی که در قلب جنگل، گاو و گوسفندان را به چرا وا می دارد و یا به سوی آغل می خواند، گالشی که در قلب جنگل، گاو و گوساله ی خود را با نام "برار،برار" (برادر)، "مار مار"(مادر) و "دتر دتر"(دختر) با آواز می خواند و نوازشش می کند، کشاورزی که در شالی زار، گندم زار و...برای به بار نشستن محصولش، شعر ها می سراید و می خواند و چارواداری که در میان جنگل، کو و دشت با آواز، راه طولانی را کوتاه می کند همه، در پیدایش ،شکل گیری و تکامل موسیقی مازندران دخیل بوده و سهم داشتند.
نغمه ها و آواهایی که از گذشته به ما به ارث رسیده، از این جا و آن جا، هنگام استراحت، در آیین ها و مراسم سنتی (عروسی ها، نوروز، شب نشینی ها، کشتی لوچو و......)و از کار دام پروری برخاسته است.
موسیقی مازندران، چه در بخش آوازی و چه در بخش سازی، دارای ساختار خاصی است که ویژه ی موسیقی این منطقه می باشد.
آن شاخص ها و عناصر ی را که در پایه های ساختار آن دخیل هستند، می توان: نوع ترکیب نغمه ها، نحوه ی ایست ها، اوج و فرود آن، چگونگی تزیین، فواصل، ریتم ، نوع صداد هی ساز ها و حتی کیفیت صوتی آواز خوانان ، برشمرد. اگر در نام گذاری قطعات سازی موسیقی مازندران ، به ویژه لله وا ، کمی دقت و تامل شود، کاملا آشکار است که نام گذاری ها بر اساس حالت و حرکت گوسفندان یا چوپانان، مانند " مش حال" و " کردحال" ویا بر پایه ی موقعیت مکانی ، مانند " کمر سری" می باشد. " کردحال" ، و یا بر پایه ی موقعیت مکانی ، مانند (کمر سری) ، می باشد. اما، در ترانک ها (کیجا جان) فرق دارد. به طوری که عنوان های ترانک ها، از ترجیع بند آن گرفته می شود، مانند روبابه جان ، بانو جان، طیبه جان و....
توضیح این نکته ضروری ست که اگر بخواهیم ، موسیقی دشت مازندران را توضیح این نکته ضروری ست که اگر بخواهیم، موسیقی دشت مازندران را با کوهستان آن مقایسه کنیم، باید ویژگی های آن دو را در موارد زیر بیان کرد:
1. موسیقی کوهستان، تیز تر، خشن تر و حماسی تر از دشت است.در واقع ، موسیقی دشت ، ملایم تر و لطیف تر از کوهستان است.
2. موسیقی دشت، به لحاظ انباشت ثروت و ارباب رعیتی و جنگ ها ، دارای حزن و اندوه بیش تر و متنوع تر است.
محمد ابراهیم عالمی