مهدیه کیهانی: برای من و همۀ دیگر دوستداران استاد خوشرو که مقام استادی را بی هیچ چون و چرایی در ید خود داشت، باورِ اینکه پارهای از خاکِ ساروکلا پذیرای پیکر عزیزش شده، دشوار و حتی نشدنی مینماید. صدایی که امروز از بلندگوها پخش میشد، همچنان صدای خروشان و پُرقدرتِ خوشرو بود، و ساز و آواز بر دست و دهانِ شاگردان او، گواهی بودند بر زنده بودنِ ابدیاش!
همسرش را که در آغوش گرفتم گفت «عمو رفت... تنها شدم». این زن، شرف زنان عاشق مازندران است. گاهی به این فکر میکنم که اگر نام «نسیم میرزانژاد» در شناسنامه و مِهرش در قلبِ «ابوالحسن خوشرو» نبود، آیا تاریخِ این خوانندۀ مازندرانی همینقدر درخشان و افتخارآمیز شکل میگرفت؟
شاگردان استاد و هنرمندان مازندران از شهرهای مختلف آمده بودند. آهنگسازان، نوازندگان و شاعرانی که سالها با استاد همکار و همپیاله بودند، بر سر مزار ایشان گرد هم آمدند و با موسیقی، سوگواری خود را اظهار کردند. همان زبانی که هنگام وقتی سخن از گفتن باز می ماند، آغاز میشود.
«محمود شریفی»، شاگرد برجستۀ استاد خوشرو که استاد را «آقا جان» صدا میزد به همراه «امیر خواستار» و پسران استاد یعنی «بابک» و «روزبه» دیگر قطعاتی را به یاد استاد ابوالحسن خوشرو برای حاضرین اجرا کردند.
«محمود شریفی»، خوانندۀ مازندرانی، پس از اجرا، فرزندان استاد را یادگارانِ او خواند و ضمن تشکر از آنها گفت: «امیدوارم که روحِ پدرِ عزیزمان در آرامش باشد، که قطعاً هست.»
«احمد طیبی سیفکتی» شاعر مازندرانی در مورد همنشینیاش با استاد خوشرو سخن گفت: «ابوالحسنِ بزرگ فقط للـهواچی نبود، او به معنای واقعی کلمه معلم بود، اگرچه از او دریغ کردند.»
طیبی ضمن اشاره به فعالیت هنریِ بیوقفۀ استاد خوشرو در تمام دههها و حتی تا واپسین روزهای زندگیِ پربارش، افزود: «خوشرو تا آخرین نفسش آواز خواند. من ویدئویی دیدم که بر تخت بیمارستان بود و آواز میخواند. گویی او مانند ورزشکاران انرژیاش را برای دهههای عمرش تقسیم کرد و برای دهه هشتاد نیز توانی کنار گذاشته بود، و آن توان همانی بود که من در ویدئو دیدم. من هرچه نگاه میکنم معلمی از این دست کمتر میبینم.»
در بخش دیگر برنامه شاگرد دیگر استاد «رحیم حسینزادگان» به عنوان خواننده، با همراهیِ «روزبه خوشرو»، «بابک خوشرو» و «مهرداد نیکرفتار» به اجرای موسیقی پرداخت که «شروین خوشرو» نوۀ کوچک استاد برای دقایقی به گروه اضافه شد و قطعۀ «ابِر بیته هوا ره» را به یاد پدربزرگش اجرا کرد.
«نوشآفرین» نوۀ دیگر خوشرو یادداشتی را از طرف نوههای خواند:
«بودنت هدیهای آسمانی بود
و رفتنات، آسمانیترت کرد
برای ما،
من،
نوههایت
بودنت افتخار بود و فخر ما خواهی بود
اما چه گویم از دوری و نبودنت؟
همۀ فضای خانه بوی توست
همه جا خاطرۀ توست
در ذهن و جانمان حضور توست
و صدای توست که در ما جان میگیرد
همچنان که تا کنون آوای بیهمتای تو
همۀ ساکنین این زادبوم را آرامش بخشیده
اکنون جز آوای تو هیچ پناهی نمییابیم
زیرا بر این باور بودی که
تنها صداست که میماند
و آنجا که کلام از گفتن باز میماند
موسیقی آغاز میشود
حالا تا ابدیت
موسیقی توست و خاطرات توست که در ما زنده خواهد ماند
تو زندهای زیرا صدایت جاودانه با ماست
آرام بخواب، همچون باد که آرام سرود میخواند
و در هیچ مقامی نمیگنجد
تو نیز بیارام و در آرامش
به زمزمۀ آوای ابدیات گوش بسپار»
عکاس: عرفان غفوری
https://mehrava.ir/761-khoshroo7.html#sigProIdb94a84bef0
منبع: واژه روز